سفارش تبلیغ
صبا ویژن

تصویر تازه

السلام علیک یا عبدالله الحسین

قلبم به یاد کوثر و زمزم گرفته است

مثل طلوع سوره ی مریم گرفته است

آری در این هوای پر از بغض بی کسی

نام تو در محیط دلم دم گرفته است

 

حادثه ی ظهر عاشورا ی امسال چیزی نیست که بتوان از کنارش ساده گذشت . کیست که دست آشکار دشمنان اسلام را در آن نبیند ؟ موضوع یک نزاع سیاسی یا انتخاباتی نیست بلکه شکسته شدن مرز تمام قداستهای یک ملت است . نمی توان باور کرد که این قوم بی اعتقاد از حماسه سازان انتخابات چهل میلیونی باشند چرا که آنان از هر چه بگذرند از کلیت اسلام ، نظام اسلامی ، راه امام و ولایت فقیه نمی گذرند  تا چه رسد به اینکه حرمت عاشورای حسینی را چنین آشکارا زیر پا بگذارند .

 

اگر چه سهل انگاری و مماشات برخی خواص از سویی و افراط گرایی برخی از سویی دیگر ، زمینه را برای به وجود آمدن چنین فجایعی مهیا کرده است اما به نظر می رسد که بازیگردانان اصلی چنین فاجعه ای را باید در ورای مرزهای کشورمان جستجو کرد . کسانی که با پیدایش انقلاب اسلامی منافعشان را از دست داده بودند و یا بعد از به خاک و خون کشیدن هزاران نفر از فرزندان انقلاب به دامن صدامیان پناهنده شده بودند ، آشفته بازار ایام  پس از انتخابات را که محصول لجبازی ها و افراطی گری های طرفین نزاع بود زمینه ی مناسبی برای بروز کینه هایشان یافتند و آن کردند که دیدیم .

اکنون ما فرزندان روح الله با تمام توانمان آماده ایم تا بار دیگر در پاسخ به ندای جاودان کربلا از اسلام ،نظام اسلامی ، راه امام و ولایت معظم فقیه  دفاع کنیم .

 

آیینه را فراق تو دیوار میکند

این صاف را مرور زمان تار میکند

حتی بهشت ارزش اشک مرا نداشت

چشمم فقط به خاطر تو کار میکند


ارسال شده در توسط ع . انصاری

به نام خدا

شاید مرا دیگر نشناسی ، شاید مرا دیگر به یاد نیاوری .اما من تو را خوب می شناسم . ماهمسایه ی شما بودیم وشما همسایه ی ما وهمه ی ما همسایه ی خدا .

یادم میآید گاهی وقت ها می رفتی وزیر بال فرشته ها قایم می شدی . وهمهی آسمان  را دنبالت می گشتم ‍‍؛تومی خندیدی و من پشت خنده ها پیدایت می کردم .

خوب یادم هست که آن روز ها عاشق آفتاب  بودی .توی دستت همیشه قاچی از خورشید بود . نور از لای انگشت های نازکت می چکید .راه که می رفتی ردّی از روشنی روی کهکشان می ماند .

یادت می آید؟گاهی شیطنت می کردیم ومی رفتیم سراغ شیطان. تو گلی بهشتی به سمتش پرت می کردی واو کفرش در می آمد،اما زورش به ما نمی رسید . فقط می گفت :همین که پایتان به زمین برسد ،می دانم چطور از راه بدرتان کنم .

تو شلوغ بودی، آرام وقرار نداشتی ،آسمان را روی سرت می گذاشتی وشب تا صبح از این ستاره به آن ستاره می پریدی و صبح که می شد در آغوش نور به خواب می رفتی .

اما همیشه خواب زمین را می دیدی،آرزویی رویاهای تو را قلقلک می داد .دلت می خواست به دنیا بیایی،وهمیشه این را به خدا می گفتی . وآن قدر گفتی وگفتی تا خدا به دنیایت آورد .من هم همین کار را کردم ،بچه های دیگر هم ،ما دیگر نه همسایه ی هم بودیم ونه همسایه ی خدا .ما گم شدیم وخدا را گم کردیم .......

دوست من ،همبازی بهشتی ام !نمی دانی چقدر دلم برایت تنگ شده . هنوز آخرین جمله خدا توی گوشم زنگ می زند :ازقلب کوچک تو تا من یک راه مستقیم است ،اگر گم شدی از این راه بیا .

 

بلند شو ،از دلت شروع کن

شاید دوباره همدیگر را پیدا کنیم.

 

نوشته از :عرفان نظر آهاری

ادامه دارد ........


ارسال شده در توسط ع . انصاری

 

سبز ما رنگ ریا و کینه نیست

پیامکهای فراوانی می­رسید که به راحتی و بدون هیچ تقوایی نماد سبز مهندس میر حسین موسوی را سبز ریائی، سبز لجن ، سبز بازیچه یا بد تر از همه ، قرآن سر نیزه نام می­نهاد . این رفتارها متأسفانه به نام حمایت از اسلام و اندیشه­های اسلامی صورت می­گرفت و گویا سازندگان آن با عمل حرام قصد قربت به خدای تعالی می­کردند . به هر حال اینک بر آن شده­ایم تا سبزی نمادمان را معنی کنیم . اگر چه ممکن است چنین معنایی از این نماد برای بخشی از هواداران مهندس موسوی به این وضوح نباشد اما با یقین می دانیم که این نماد برای خود جناب مهندس موسوی و بخشی از هوادارانش تعریفی جز این ندارد :

سبز ما رنگ ریا و کینه نیست

کینه ورزی سیره آئینه نیست

سبز ما سر سبزی ایمان ماست

چهره آرامش ایران ماست

سبز یعنی آب ، یعنی آبرو

سبز یعنی ما ، نه من ، نه تو ، نه او

سبز ما یعنی حیات و تازگی

همچو همت ، مردی و آزادگی

سبز ما یعنی هراس دشمنان

الفت و رحمت میان مؤمنان

سبز ما یعنی من و تو ، هموطن

متحد گردیم چون جان و بدن

سبز رنگ اتحاد ملّت است

سبز رنگ عشق ، رنگ غیرت است

سبز ما یعنی صداقت با همه

سبز ما یعنی سخن بی واهمه

سبز ما حرمت به قانون دادن است

سبز ما بر حق خود استادن است

سبز ما از سبزی اندیشه است

حق و عدل این شاخه ها را ریشه است

سبز ما یعنی عدالت ، اعتدال

در هوای حق گشودن پرّ و بال

سبز ما یک تابش از آئینه است

تابشی از صاحب آدینه است

سبز ما در انتظاری سبز تر

می دهد بر عشق مهدی بال و پر

سبز ما یعنی که جمع عقل و عشق

سبز ما رنگی ز بانوی دمشق

سبز ما از زشتی تهمت جداست

 سبز ما رنگی ز الطاف خداست

سبز ما عطر پیمبر می دهد

عطر روح الله و رهبر می دهد

سبز ما یاد آور نسل نبی است

یک مثالش میر حسین موسوی است

شعر از همسرم : حجت الاسلام سید محمد حسن مخبر

 


ارسال شده در توسط ع . انصاری

انا لله و انا الیه الراجعون

رحلت حضرت آیت الله بهجت رو به امام عصر و مراجع معظم تقلید مخصوصا رهبر معظم انقلاب و همه شما دوستان  تسلیت عرض می کنم . متاسفم که بار دیگر یکی از استوانه های علم و تقوی از دست ما رفت و ما غالبا سرگرم دنیای خودمون هستیم .


ارسال شده در توسط ع . انصاری

به نام خدا

سلام

خیلی وقت بود که دیگه برای نوشتن فرصتی نداشتم ،قصد داشتم ازهمه ی دوستان خداحافظی کنم و وبلاگ وحذف کنم .

تا اینکه چند روز پیش سر کلاس  استادمون به یه نکته ای اشاره کرد و راجبش صحبت کردیم ،حقیقتا خودم تا اون روز این مطلب را این مدلی نشنیده بودم ، برای همین از حذف وبلاگ پشیمون شدم خواستم اون مطلب وبرای شما دوستان هم بنویسم، امیدوارم بتونم همان طوری که استادمون برای ما توضیح داد منم  حق مطلب ادا کنم .

موضوع این بود که در درس علم یقین  در بحث اسم رحمان خداوند  گفتیم که رحمت دروجود ما انسانها هم هست و باید انقدر لطیف باشیم که به همه ی بندگان خدا محبت داشته باشیم حتی آنهای که از خدا غافلند و آنهایی که اصلا از دین یا اینکه اصلا خالقی نمی شناسند. ،منظورم فقط در اطراف خودمون نیست وسعت بیشتری را باید دید ،در کل عالم هستی ، وجالب اینجاست که وظیفه ما فقط نگاه کردن  یا بی تفاوت بودن و یا حتی دل سوختن خالی نیست ،بلکه همانطور که نگاه بزرگتره ،کار هم به همان اندازه بزرگتره  .

ماباید تلاش بکنیم آنها ی که دچار غفلت شدن را بسوی خدا بازگردانیم چگونه؟

(با نصیحت خیر خواهی از راه لطف ومحبت )نه از راه ضرب و زور ،تجلی اسم رحمان خدا این است که انسان به گناه کارها باچشم رحم نگاه کند و این طور باشد که اگر جایی در عالم گناه می کنند چنان ناراحت شود که انگار این مصیبعت بر سر خودت آمده و ما نباید هیچ تلاش وکوششی را فرو گذاریم هر کسی به اندازه ی وسع خودش تا رحمتی باشد برای آن گناه کار ، وحداقل اینکه برایش دعا کنیم  .

اینجا بود که برای ما سوال شد که ما مگه باچند نفر در ارتباطیم  یا مگه چقدر می تونیم فایده داشته باشیم  ؟

وقتی این سوال را پرسیدم استاد گفت: باید از تمام ظرفیت های که داریم برای کمک ویا رهنمایی بندگان خدا استفاده کنیم که درآخر گفتیم حتی اگر میتونیم فقط براشون دعا کنیم ،حتی همین پستهای محدود ما اگر یکی دو نفر هم بخونند کافی مهم اینجاست که تو بی تفاوت به جهان اطرافت نیستی و سعی خودت و برای کمک به  بندگان خدا کرده ای این تجلی اسم رحمان در وجود ما انسانها ست که اگر همه مون رقت قلب و لطف به هم دیگه داشتیم واز روی لطف راه درست ونشون بچه هامون می دادیم دنیا گستان می شد .

امیدوارم این مطلب برای شما دوستان هم مفید واقع بشه ،جدا چه دین زیبای داریم وخودمون خبرنداریم  و به چی تبدیلش کردیم .

   


ارسال شده در توسط ع . انصاری
   1   2   3   4   5   >>   >