بٍسمِ اللّه الرحمنٍِِِ الرحیم
السَّلام علی إبنٍِ سدرةٍ المُنتهی السًلام علی المُرمٌلٍِِ با لدّماءالسَّلام علی المَهتوُکٍ الخَباء السّلام علی غریب الغرباء السَّلام علی شهید الشهداء
االسَّلام علی الجُیو ُبالمُضرَّجات السلام علی الشّفاه الذّابلات السلام علی النوفوس
المُصطلمات السّلام علی الأجساد العاریات السّلام علی الجسوم الشّاحبات السّلام علی الاعضاء المُقطّعات السّلام علی الرُؤس المُشالات السّلام علی النّسوة البارزات السّلام علی حُجَّة رب العالمین .
دیباچهءعشق وعاشقی باز شود
دلها همه آمادهء پرواز شود
با بوی محرم الحرام تو حسین
ایام عزاو غصه آغاز شود
ماه محرم ماه غم واندوه و ماه عزای غروب خورشید عالم را به پیشگاه بقیة ال...وهمه ی مسلمانان جهان تسلیت عرض می کنم .
من رفاقت سرم می شود . تا حالا نشده پشت رفیقم را خالی کنم . نشده رازش را ، آشفتگی های روحش را پیش کسی واگو کنم .
هوایش را داشته ام . بد کرده بخشیده ام ، به رویش نیاورده ام حتی ، که نکند خجالت بکشد . هر وقت کاری داشته ، کارم را ول کرده ام و تا آن سر شهر به خاطرش کوبیده ام .
تا بوده مانده ام ، هر وقت خواسته برود ، همه ی پس اندازم را یواشکی گذاشتم توی جیبش که نکند مجبور شود به غریبه ها رو بیندازد . منّتی نیست ، اصلا کاری نبوده ،
رسم رفاقت است فقط .
من که مرام رفاقتم اینه حالا ببین تو چه می کنی
یا رفیق من لا رفیق له
باده بده مطربا ولی ز خمّ غدیر
چنگ بزن مطربا بیاد روی امیر
تو نیز ای چرخ پیر بیا ز بالا به زیر
داد مسرّت بده باده عشرت بگیر
فرا رسیدن سالروز فرخنده واقعه غدیر خم را به وجود مبارک امام عصر ( عج ) و شما خوانندگان محترمم تبریک و تهنیت عرض می کنم . دلم می خواست برای این عید بزرگ یک مطلب مناسب و خوبی را آماده کنم و روی وبلاگم بذارم اما متاسفانه فعلا به امری دیگه سخت مشغولم و فرصت نمی کنم اما اگر خدا بخواد یک کمی که سرم خلوت تر بشه حتما قضای آن را به جا می آرم .
فعلا همین تبریک را از من قبول کنید تا بعد .
اگر روز عید دلتون مهمان کرامت ولی الله شد و به بارگاه قدس الهی سرکی زدید ما رو هم از دعای خیرتون بی بهره نگذارید .
اینم دو بیت شعر عربی قشنگ :
یاامیر المؤمنین یا ذالکرم
یا امام المتقین یا ذالنعم
اننّا جعناک فی حاجاتنا
لا تخیّبنا و قل فیها نعم
دعای عرفه رفتن ما هم جالب بود ! اول که قصد داشتیم به خاطر سردی هوا بمونیم تو خونه و با تلویزیون دعا بخونیم اما تصمیمون عوض شد چون دعای دسته جمعی صفای دیگه ای داشت . گفتیم با بهره بردن از نفسهای مردم شاید خدا خواست و دعای ما رو هم پذیرفت . از طرفی دوست داشتم بچه ها هم با این فضاها انس بیشتری بگیرند و روحشان با معنویت گره بخوره و آثار دعا و معنویت را ببینند . بگذریم .
وقتی رفتیم برای دعا ، آقایی که دعا را می خوند بنده خدا یک کلمه از معانی دعا را هم توضیح نداد یا اینکه نگفت که اصلا برای چی آمدیم و برای کی دعا می کنیم فقط هر چند خط یکبار می گفت امام حسین امروز میره کربلا و چه مصیبتهایی سرش میاد و دم به دم روضه می خوند ، نهایتش هم می گفت امام حسین این دعا را خونده . دریغ از این که یک کلمه بگه : ( بابا ، امام حسین (ع) خودش هم توی این روز با خدای خودش عاشقانه مناجات و راز و نیاز می کرده ) و متاسفانه به جای این که معارف دعای عرفه را یاد بگیریم چسبیدیم به این که امام حسین (ع) داره دعا را می خونه و بعدش هم می خواد بره کربلا و مصیبتها و غیره و غیره .
هزار درد و دریغ که بهترین روز برای درک نعمتهای خدا و اعتراف به اونها و قصور خودمون در سپاسگذاری و شکر و ثنای او و شناخت و آشتی با خدا را که اصلی ترین درس دعای عرفه است به فراموشی سپردیم . البته زیارت امام حسین (ع) در این روز از اعمال وارده است و گریه بر آن امام عزیز هم خیلی ارزشمنده اما این به آن معنی نیست که آموزه های اصلی دعای عرفه را که همان امام به ما آموخته اند را به فراموشی بسپاریم و فقط به روضه خوندن اکتفا کنیم .
اما بعد از دعا که خودش داستان دیگری دارد .
ما که تمام دعا رو توی فضای باز و هوای سرد نشسته بودیم بعد از اتمام دعا سریع آمدیم بیرون که چشمتون روز بد نبینه ! بین جمعیت انبوهی که داشتن خارج می شدند گیر افتادیم . جالب بود که آقایون محترم اصلا رعایت خانومها را نمی کردند . انگار نه انگار که محرم و نامحرمی درکار است و بعد از دعا بد نیست که کمی حال و هوای دعا رو هم با خودمون داشته باشیم . همه فقط می خواستن برن خونه ، حالا به کیا می خورن و لهشون می کنند و چه به روز بچه های بیچاره میاد گویا اصلا اهمیتی نداشت . از آثار این گونه رفتارها این بود که بچه های ما در اثر فشار مضاعفی که نمی تونستن تحمل کنند احساس کنسرو شدگی می کردن و به همین دلیل هم شروع کردن به گریه کردن که ای کاش خونه مونده بودیم و دعا را همان جا می خوندیم .
جالب تر این که برخی از این ملّت غیور که کلّی وقت دعا خونده بودند و الهی العفو گفته بودند حالا سوار ماشینهای بخاری دارشون شده بودند و شیشه ها رو تا بالا کشیده بودند و با اینکه یکی دو تا سرنشین بیشتر نداشتن بی خیال بندگان خدایی که پیاده توی این سرما گوشه خیابان مونده بودند گازشو گرفته بودند و می رفتن . تاکسی ها هم که آب گل آلود پیدا کرده بودند هوس ماهی گرفتن به سرشون زده بود و غالبا دربست سوار می کردند اون هم با کرایه هایی شگفت انگیز . این شد که ما هم تا جائی که پاهامون از سرما کرخ نشده بود پیاده گز کردیم ولی بالاخره مجبور شدیم با پرداخت یکی از همون کرایه های شگفت انگیز خودمون را به منزل برسونیم و به عنوان تعقیبات مراسم عرفه یکی یک قرص سرماخوردگی خوردیم و مشغول گرم کردن مغز استخوانهای یخ بسته مون شدیم که تقریبا تا پاسی از شب طول کشید .
نتیجه اخلاقی : من فکر می کنم نه اون جور دعای عرفه خوندن مناسب بود و نه اینجور برنامه ریزی برای مهمانهای دعای عرفه . کاش مسئولین امر کمی دقیق تر بودند تا خاطره خوبی از مراسم دعای عرفه توی ذهن مردم مخصوصا بچه ها می موند .
چه روزگار غریبی شده !
انقدر منفعت طلبی و خود خواهی که بیماری مهلک بشر در قرون اخیره تمام وجود آدمها را تسخیر کرده که وقتی بعضی ها چشمشون به کسی می افته که مثل خودشون خودخواه و منفعت طلب نیست یا از تعجب شاخ در می آرن یا فکر می کنند طرف از آسمون اومده ؛ حالا اگر یک کمی هم حسود و کینه ای باشن که به جای شاخ در آوردن و آسمونی کردن طرف خدای نکرده به اون انگ کم عقلی و سادگی و ... میزنن . اندوهناکتر اینه که این بیماری توی ما مسلمانها هم بد جوری ریشه کرده و یه جورایی باعث شده که از اسلام برای برخی از ما جز یک شناسنامه و یک اسم چیزی باقی نمونه.
خوب به این تصویر که از سایت تابناک برداشتم نگاه کنین :
باور کنین رفتار این مؤمن در عصر خودخواهی و رفتارهای پراگماتیکال بشر برای خیلی از ما هم که مدعی پیروی از اسلام و قرآن و عترت هستیم تعجب آوره . این روزها که ما مسلمانها به جای رجوع به ریشه های اعتقادی و اخلاقی دینمون با موج دنیاخواهی ابناء دنیا همراه شدیم اگه یک برادر یا خواهر مسلمانی را ببینیم که یک دستور ساده از اوّلیات اخلاق اسلامی را عمل می کنه یا بی درنگ شاخ در می آریم یا توی دلمون فکر می کنیم با یکی از اولیاء الله رو به رو هستیم .
نه این که بخوام عمل ارزشمند این برادر بزرگوارم را کم ارزش جلوه بدم ها ! نه ! بلکه می خواهم بگم توی جامعه ای که همه آدمهاش مثل من ادعاشون میشه که مسلمونند و پیرو قرآن و مطیع خاندان وحی ، توی جامعه ای که هنوز مُحَرَم نشده آماده برپایی عزای سید الشهداء (ع) میشن و ... چرا باید یک رفتار ساده اسلامی که ریشه در آموزه های همان قرآن و عترت داره تا این حد موجب تعجب بشه ؟!
اگر می بینین که این تصویر تعجب آور شده به خاطر اینه که بقیه مون به وظیفه اسلامی خودمون عمل نمی کنیم . توی یک صفحه ای که در اصل سفیده ولی از بس گرد زغال روش ریختیم سیاهش کردیم یک تکه سفیدی خیلی خودنمایی می کنه . رفتار این برادر عزیز در حقیقت رفتاریست که باید مثل نفس کشیدن در جامعه ای که مدعی مسلمان بودنه رایج باشه و اگر کسی چنین کاری نکرد تعجب آور بشه . اتفاقا من بعد از دیدن تصویر به خودم گفتم : این که رفتار عادی یک مسلمانه ، من چی کار کردم که چنین کاری اینقدر برام تعجب آور و تحسین برانگیز شده ؟
در پاسخ جز قطره قطره شرم چیزی بر صفحه صورتم نقش نبست .
خدا خیرت بده برادرم که موجب شدی کمی از خودم خجالت بکشم .
خجالتمون دادی ، همیشه مسلمان بمونی و هیچ وقت خجالت زده خودت نشی .
و قد أتیتک یا إلهی بعد تقصیری و إسرافی على نفسی معتذرا نادما منکسرا مستقیلا مستغفرا منیبا مقرا مذعنا معترفا لا اجد مفّراً مما کان منی و لا مفزعا اتوجه الیه فی امری غیر قبولک عذری 1
----------------------------------------------------------
1- اقبالالأعمال ،ص706